صبح روز عيد قربان، زماني كه آفتاب طلوع ميكند، ميتوانياز مشعرالحرام به سمت مني حركت كني. بايد به جنگ شيطان بروي؛ بايد او را از خود براني. بايد تا آن زمان شيطان خود را شناخته باشي تا بتواني از آن دوري بجويي. آن سنگها نمادي بيش نيستند و بايد بتواني مصداق حقيقي و واقعي شيطان را يافته باشي. شايد شيطان، پست و مقام باشد؛ شايد شيطان پول و ثروت و زيبايي و ...باشد؛ شايد شيطان شهرت و محبوبيت و ... باشد و شايد ... سئوالي پيدا ميشود؛ مگر نه اين كه هنوز در لباس پاك و مطهراحرام هستي؟ مگر نه اين كه از عرفات برگشتهاي و تمام گناهانت بخشيده شده است؟ مگر نه اين كه پاي در سرزمين آرزوها گذاشتهاي؟ مگر در اين شرايط، شيطان جرات نزديك شدن به بندهي خوب خدا را پيدا ميكند؟ پاسخ اين است: بلي؛ شيطان همواره در كمين است. حتي در لباس احرام؛ حتي بعد از بازگشتاز عرفات. اين به ما ميفهماندكه حتي در لباس احرام نيز از شر وسوسههاي شيطان در امان نبودهو نخواهيم بود و لازم است تا به صورت نمادين او را با سنگ ازخود برانيم. وقتي از رمي جمره كبري برميگردي و به شكرانهي اين پيروزي و موفقيت و فائق آمدن بر وسوسههاي شيطان، قرباني ميكني، از لباساحرام خارج ميشوي. از روز بعدبايد به سه شيطان سنگ بزني. يعني بيرون از لباس احرام، وسوسههاي شيطان به مراتب بيشتر از قبل خواهند بود. به هر شيطان، هفت بار سنگ ميزني؛ يعني ممكن است كه حتي اين شيطان رجيم، بر سر موضوع سادهاي، تا هفت مرتبه (كه ميتواند نماد بسيار باشد نه فقط عدد هفت) تو را وسوسه نمايد. به شيطان اول يا شيطان كوچك كه سنگ زدي، بايدبه سمت شيطان وسطي بروي. شيطان كمي بزرگتر ميشود. يعني هر چه قدر در برابر شيطان مقاومت بيشتر بكني، نماد اين شيطان نيز بزرگتر ميشود و در حقيقتوسوسههاي شيطانند كه بزرگتر خواهند شد. فاصلهي بين اين دو شيطان نيز با پاي پياده كمتر از چند دقيقه است. اين نيز به اين معناست كه در زندگي، به فاصلههاي بسيار كوتاه، شيطان در كمين نشسته است و بايد از شر وسوسههاي او به خداي مهربان پناه ببري. و باز هفت مرتبه راندنشيطان از خود. شيطان دوم را كه سنگ زدي، دوباره شيطاني بزرگتر تو را به مبارزه ميطلبد. اين تكرار، به اين معناست كه بيرون از لباس احرام، در زندگي روزمره، در تمام لحظات شيطان در كمين توست و هر بار براي يك موضوع ساده بيش از چند بار به سراغت ميآيد و از طرق مختلف سعي در وسوسه نمودن و توجيه نمودن تو براي انجام يك عمل شيطاني خواهد داشت. هرچهقدر در برابر اين شيطان بيشتر مقاومت كني، او نيز به وسوسهي تو بيشتر طمع ميكند و با حربههايي بزرگتر به سراغت ميآيد. در قالب انجام دادن اين حركت عبادي و نمادين كه راندن شيطان ازخود است، درسهاي بسياري نهفته است. عرفات جايي بود كه بايد خداي مهربان و كارهاي خدايي را به درستي ميشناختي، تا بتواني در جنگ با شيطان كارهاي خدايي و شيطاني را از هم تميز دهي. اگر شيطان خود را به درستي نشناخته باشيم، در حقيقت فقط ريگي را به سنگي زدهايم و بس؛ بيآنكه شيطان در كمين نشسته را ديده باشيم. + بر گرفته از وبسايت
http://hs62.blogfa.com