loading...
§سرزمين نخل و آفتاب رودبار جنوب (حيدر آباد)§
دانلود فيلتر شكن 1000%
http://173.254.204.29/index.php?bid=354&SESSID=rmjg7o20es2eh0qa6p3u3k31u3〈=english&uc_param_str=pfbivess
§مجتبي سنجري§ بازدید : 170 یکشنبه 23 مهر 1391 نظرات (0)

به یاد مهدی (عج) برو اى باد صبا کن گذرى ببر از ما سوى آن شه خبرى گو بیا مونس این جانها باش گو بیا جسم جهان را جان باش! تو مهین پادشه خوبانى تو در این پیکر عالم، جانى! به خدا طاقت ما طاق شده دیده از بهر تو مشتاق شده سینه از هجر رُخت خونین استقلب، افسرده و دل غمگین است جام دل از غم تو لبریز است سینه پراخگر و آتش خیز است دیده گریان و جگر پُر خون است خوب دانى که درونم چون است! روشنى بخش شب تار منى مایه گرمى بازار منى! مونس و منتظر جانهایى تسلیت بخش دل شیدائى با همه فقر خریدار توأم عاشق خسته و افگار توأم فاش مى گویم: دل باخته ام به تو از غیر تو پرداخته ام فاش مى گویم: مجنون توأم طالب و واله و مفتون توأم! مهر تو خیمه زده در دل من زان سرشته شده آب و گِل من من از آن روز که بشناختمت یک نگه کردم و دل باختمت! کمر بندگیت را بستم به صف چاکریت پیوستم تو همان عیسى روح اللهى وارث صدق کلیم اللهى آدم و نوح نبى اللّهى بهترین پور خلیل اللهى تو محمّد(ص)، تو حسین و حسنى یادگارِ خلفِ بوالحسنى تو در این گلشن زهرا چمنى به خدا وارث هر پنج تنى! صدف کون و مکان را گهرى از همه پاکدلان پاکترى بهر دیدار تو در تاب و تبم سخت سودائى آن خال لبم طاق ابروى تو از طاقم برد چشم جادوى تو از یادم برد بر درت ناله و افغان تا کى؟ چشم خونابه و گریان تا کى؟ در رهت خیل شهیدان تا چند؟ دوستان بى سر و سامان تا چند؟ در سماوات هدایت قمرى تو ز خوبان جهان خوبترى سوخته ز آتش کین خرمن دین ظلم و بیداد شده جایگزین «همه از ظلم و ستم خسته شده» جمله درهاى فرج بسته شده عدل افسانه شده چون عنقا قلب خونابه شده چون صهبا روح افسرده و دل پژمرده آسمان خفته، خلایق مرده چهره خلق جهان مسخ شده سخن حق عملاً نسخ شده! دوستانت همه سرگردانند واله و غمزده و حیرانند حاش للّه که عنایت نکنى! مخلصان غرق کرامت نکنى! «ناصرم» از کرمت آگاهم کمترین خادم آن درگاهم! ************************************* بر گرفته از سايت : Makarem.ir

§مجتبي سنجري§ بازدید : 190 یکشنبه 23 مهر 1391 نظرات (0)

مصر رفتم و آثار باستان دیدم' به مکّه رفتم و آثار جاودان دیدم به مکّه آنچه شنیدم ز عارفان دیدم جمال کعبه چنان با شتاب برد مرا که خارهاى مغیلان چو پرنیان دیدم نداى زنده «لبّیک» را در آن میقات سرود شوق ملائک در آسمان دیدم! چه لحظه هاى خوشى داشتم در آن «میقات» چه روزها که در آن لطف بیکراندیدم طواف کعبه چنان روح مرده را جان داد که جلوه هاى خدا را در آن میان دیدم صفاى کعبه عشّاق و سرزمین حرام در آن شفاى دل پیر و هر جوان دیدم به زمزم و به صفا و به مروه و عرفات به مشعر و به منى، نور جاودان دیدم بناى کعبه که شد با ذبیح و ابراهیم به مکه از تو چه پنهان که برعیان دیدم خلیلِ حق به منى با پسر، به قربانگاه پى اطاعت فرمان حق دوان دیدم چه گویمت که چه دیدم به حق در آن احرام همین بدان که خدا را به چشم جان دیدم! خداى من! چه دل انگیز و روحپرور بود چه جذبه ها که ز لطفت در آن مکان دیدم چه قطره ها ز سر شوق بر رُخ «ناصر» چه ناله ها ز پى عشق بى امان دیدم ************************************* بر گرفته از سايت : Makarem.ir

§مجتبي سنجري§ بازدید : 174 یکشنبه 23 مهر 1391 نظرات (0)

گدائى در این خانه افتخار من است شعار عشق تو عالیترین شعار من است فروغ روى تو اى خضر وادى ظلمات چراغ روشن هر شامگاه تار من است من ار که هیچ نیارزم بدرگهت اىدوست ولى محبت و مهر تو اعتبار من است من از خزان حیاتم به دل ندارم بیم! صفاى گلشن رخسار تو بهار من است! شبان وادى ایمن به وصل دوست رسید جمال روى تو نازم که «نور» و «نار» من است به صبح و شام ندارم ثناى کس بر لب ولى فضائل تو ورد روزگار من است به عشقبازى پروانه گر کنم «تقلید» عجب مدار که این اوج «ابتکار» من است! چو «قنبرم» به غلامى قبول کن مولا! کمین غلام درت شاه تاجدار من است! ز هجر گر شودم کار، «زار»، هر شب و روز براى وصل تو کوشم که «کارزار»من است به حسن روى تو سوگند اى مه «ناصر» گدائى در این خانه افتخارمن است ************************************* بر گرفته از سايت : Makarem.ir

§مجتبي سنجري§ بازدید : 172 یکشنبه 23 مهر 1391 نظرات (0)

بلبلی برگ گلی خوشرنگ در منقار داشت' زاهدى کز خمِّ ایمان جام دل سرشار داشت خلوتى بهر عبادت، در بر کُهسار داشت از همه غوغاى عالم رفته بودى بر کنار خلوتى خوش، خالى از بیگانه و اغیارداشت بامدادان تا به شب، اندر رکوع و در سجود شب که مى شد دیده اى از خوف حق خونبار داشت از عبادت قامت او منحنى همچون کمان پیکرى لرزان چو بید اندر لب جویبار داشت قلب او در آتش غم سوختى هر شب چو شمع آرزوى جلوه نادیده «دادار» داشت اندر این سودا صباحش تیره همچونشام بود ناله هایى بس حزین اندر دم اسحار داشت شامگاهى از تعب چشمان او در خواب رفت دیده هائى کز سرشکش سیل بر رخسار داشت ناگهان شد عالمى در پیش چشم اوعیان عالمى کز جلوه اش اوراق غم طومار داشت! یک جهانى کان سراسر گلشن و گلزار بود هر طرف از کوه و صحرا سبزه و اشجار داشت جویهایش نقره بودى ریگهایش از درر آبهائى چون عسل جارى در آن، انهار داشت شاخ گل در گردن از نیلوفرش قَلاّده بود همچو ترسا دخترى کان در گلو زنّار داشت بر سر هر شاخسارى بلبلى شوریدهبود نغمه هائى بس عَجَب در گردش منقار داشت لیک ذکر جملگى تسبیحه و تهلیل بود! نغمه هاشان سر به سر آهنگ استغفار داشت! غُرّش هر جویبارى ذکر یا قُدّوس بود برگها بر شاخساران بانگ یا سَتّار داشت هر زمان کز غنچه بشکفتى دهان بر گلبنى با دوصد شور و شعف فریاد یا غَفّار داشت ریگها در جویباران مرغها اندر چمن هر یکى از بهر خود این شیوه و رفتار داشت زاهد اندر این میان انگشت حیرت بر دهان گفتگوها زیر لب با خالق مختار داشت کاى شهنشاه دو عالم گرچه پنهانى ز چشم زانکه رویت بُرقَع «لاتدرک الابصار» داشت! لیک نزد قلب دانا آشکارى آشکار صحن دل را جلوه روى تو پر انوار داشت خاکیان، افلاکیان اندر تکاپو روز و شب جمله را عشق رُخت سرگشته چو پرگار داشت «ناصر» از این داستان دارد امید لطف تو گرچه او را بار عصیان پشت، سنگین بار داشت ************************************* بر گرفته از سايت : Makarem.ir

§مجتبي سنجري§ بازدید : 145 یکشنبه 23 مهر 1391 نظرات (0)

بیمار عشق اویم و درمانم آرزوست بر خوان لطف اویم و احسانم آرزوست از هرچه غیر او است بریدیم مهر خویش دیدار روى خسرو خوبانم آرزوست از شرک و کفر خسته شدم اى خداى من ره مانده اى ضعیفم و ایمانم آرزوست! نورى چو آفتاب درخشان طلب کنم ایمان بسان بوذر و سلمانم آرزوست! تا چون مسیح سوى ملایک سفر کنم یا چون خلیل نار و گلستانم آرزوست یا از درخت نغمه توحید بشنوم یا چون ذبیح، صحنه قربانم آرزوست درد فراق مى کشدم اى مسیح لب! بیمار عشق اویم و درمانم آرزوست اى خضر پى خجسته، دستم به دامنت راز بقا و چشمه حیوانم آرزوست زین دیو و دد که چهره انسان گرفته اند گشتم ملول، دیدن انسانم آرزوست پیمان شکن نِیَم چه کنم یار بىوفاست یارى صبور و بر سر پیمانم آرزوست تسلیم ظلم و جور شدن شرط عقلنیست عقل سلیم و حکمت لقمانم آرزوست در راه دوست خنده مستانه، کافریست قلب حزین و دیده گریانم آرزوست «ناصر» درون سنگدلان جاى رحم نیست لطف خدا و رحمت یزدانم آرزوست ************************************* بر گرفته از سايت : Makarem.ir

§مجتبي سنجري§ بازدید : 188 یکشنبه 23 مهر 1391 نظرات (1)

'ای حریم کعبه حرم بر طواف کوی تو'

اى فضاى آفرینش عطرخیز از بوى تو

من فداى آن قیام قامت دلجوى تو!

جنّت فردوس اعلى پرتوى از حسن توست

حوض کوثر در حقیقت قطره اى از جوى تو!

حوریان پروانه سان گَردند بر گرد رخت

چشمهاشان دوخته بر گردش ابروى تو!

سیل اشک از دیدگان در جمع مشتاقان روان

در فراق غمزه هاى نرگس جادوىتو

تاج «یُحییکم» نهد بر سر کنون «عظم رمیم»

گر وزد بر خاک گیتى نفخه اى ازکوى تو

شاهکار آفرینش قامت رعناى توست

در کمال حسن و زیبائى چو خُلق و خوى تو!

نقطه آن باء بسم اللَّه که در آن رازهاست

جملگى جمع است در خال لب هندوى تو!

آیه والشّمس رمزى از فروغ روى توست

آیه واللّیل راز سنبل گیسوى تو!

خیل مشتاقان همه چشم انتظار مقدمت

بهر اصلاح خلایق دیده ها شد سوى تو

روى بنما جان «ناصر» را صفائى تازه بخش

اى همه عالم مصفّا از صفاى روى تو!

 

*************************************

 

بر گرفته از سايت : Makarem.ir

 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • i3i050mhbdvfkk01wke.zip" alt="آخرين ورژن نرم افزار فوق العاده ي Blue ftp " title="آخرين ورژن نرم افزار فوق العاده ي Blue ftp " width="60" height="60" class="img_posts" align="middle">آخرين ورژن نرم افزار فوق العاده ي Blue ftp
    یکشنبه 23 مهر 1391
    اس ام اس
    اس ام اس هاي ارسالي دوستانمPicture Hosted by Free Photo Hosting at http://www.iranxm.com/
    آمار سایت
  • کل مطالب : 41
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 12
  • بازدید امروز : 8
  • باردید دیروز : 30
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 82
  • بازدید ماه : 340
  • بازدید سال : 1,968
  • بازدید کلی : 34,624
  • کدهای اختصاصی

    چت



    استخاره آنلاین با قرآن کریم


    فال انبیاء

    پیچک


    فال حافظ


    فال امروز

    تعبیر خواب آنلاین

    تعبیر خواب

    بخش انتظار و مهدويت
    یکشنبه 30 اردیبهشت 1403